امنیت در عصر دیجیتال/ آسیبپذیری زیرساخت جهانی در برابر حملات سایبری

پایگاه خبری ایران مگ،مهدیه چوپانی– تهدیدات سایبری در سطح جهانی، چهرهای چندلایه و به سرعت در حال تحول به خود گرفتهاند. این تهدیدات تنها به سرقت اطلاعات مالی محدود نمیشوند، بلکه ابعاد استراتژیک و ژئوپلیتیک یافتهاند. حمله به زیرساختهای ایران مگی، نمونه بارز آن، حمله باجافزاری به خطوط لوله کلونال در ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ بود. این حمله منجر به اختلال عظیم در عرضه سوخت به سواحل شرقی آمریکا شد، هرج و مرج ایجاد کرد و وابستگی خطرناک جوامع مدرن به سیستمهای دیجیتال کنترل زیرساخت را به تصویر کشید. اینگونه حملات نشان میدهد که چگونه یک نفوذ سایبری میتواند مستقیماً امنیت فیزیکی و رفاه میلیونها نفر را هدف قرار دهد.
جاسوسی سایبری در مقیاس ملی؛ حمله گسترده به شرکت نرمافزاری SolarWinds در سال ۲۰۲۰، یکی از پیچیدهترین و بزرگترین عملیاتهای جاسوسی دیجیتال تاریخ لقب گرفت. هکرها با آلوده کردن یک بهروزرسانی نرمافزاری قانونی، به شبکههای دهها هزار سازمان از جمله وزارتخانهها و شرکتهای Fortune 500 در ایالات متحده و اروپا نفوذ کردند. این حادثه ثابت کرد که حتی زنجیره تأمین نرمافزاری میتواند به یک نقطه آسیبپذیر استراتژیک تبدیل شود.
جنگ اقتصادی و اطلاعاتی، باجافزارها به یک صنعت پرسود برای گروههای جنایی سازمانیافته تبدیل شدهاند. حملات به بیمارستانها، شهرداریها و شرکتهای بزرگ، علاوه بر خسارات مالی مستقیم (که سالانه به صدها میلیارد دلار میرسد)، باعث اختلال در خدمات ضروری و از دست رفتن اعتماد عمومی میشوند. از سوی دیگر، کمپینهای تأثیرگذاری و انتشار اطلاعات نادرست از طریق فضای مجازی، به ابزاری برای تضعیف ثبات سیاسی و اجتماعی رقبا بدل گشتهاند.این نمونهها حاکی از آن است که فضای سایبری به یک «حوزه نبرد» تمامعیار تبدیل شده، حوزهای که در کنار زمین، دریا، هوا و فضا، نیازمند استراتژی دفاعی و بازدارندگی منحصربهفرد است.
کشورهای پیشرفته، در پاسخ به این تهدیدات فزاینده، تنها به خرید فناوریهای امنیتی بسنده نکردهاند، بلکه به ایجاد چارچوبهای جامع حکمرانی، حقوقی و عملیاتی روی آوردهاند:
قانونگذاری سختگیرانه و حمایت از حریم خصوصی: اتحادیه اروپا با تصویب و اجرای قانون عمومی حفاظت از دادهها (GDPR)، استاندارد جدیدی در جهان ایجاد کرد. این قانون با الزام شرکتها به شفافیت در جمعآوری داده و اعمال جرائم سنگین برای نقض امنیت اطلاعات، هم سطح حفاظت از شهروندان را بالا برد و هم شرکتها را به سرمایهگذاری جدیتر روی امنیت سوق داد. ساختار فرماندهی متمرکز و سرمایهگذاری کلان: ایالات متحده با ایجاد فرماندهی سایبری و تقویت نقش آژانس امنیت سایبری و زیرساخت ، به سمت یکپارچهسازی عملیات دفاعی و پاسخگویی به حوادث حرکت کرده است. چین نیز با سرمایهگذاری سنگین دولتی و ادغام تواناییهای سایبری در استراتژی نظامی خود، به دنبال دستیابی به برتری در این حوزه است.
همکاریهای فرامرزی و اشتراک اطلاعات: تشکیل مراکز اشتراک اطلاعات و تحلیل تهدید در بخشهای مختلف مانند انرژی، مالی و سلامت، امکان هشدار زودهنگام و واکنش هماهنگ تر بین بخش خصوصی و دولتی را فراهم کرده است. همچنین، همکاریهای بینالمللی، هرچند پیچیده، در پیگیری گروههای جنایی سایبری نقش داشته است. تأکید بر زنجیره تأمین امن ؛پس از حوادثی مانند SolarWinds، تمرکز بر امنیت زنجیره تأمین نرمافزار و سختافزار به یک اولویت تبدیل شده است. کشورها در حال تدوین استانداردهایی برای اطمینان از سلامت اجزای دیجیتالی وارداتی هستند.

یکی از نخستین گامهای ایران در حوزه امنیت سایبری، ایجاد نهادهای سیاستگذار و هماهنگکننده بوده است. شورای عالی فضای مجازی بهعنوان بالاترین مرجع سیاستگذاری در این حوزه، مأموریت تدوین راهبردهای کلان، تنظیم مقررات و هماهنگی میان دستگاههای مختلف را بر عهده دارد. در کنار آن، مرکز ملی فضای مجازی نقش اجرایی و نظارتی را ایفا میکند و بهعنوان بازوی کارشناسی شورا، مسئول رصد تهدیدات، پایش وضعیت امنیت سایبری و ارائه گزارشهای تحلیلی است.این ساختارها با هدف جلوگیری از تصمیمگیریهای پراکنده و ایجاد وحدت رویه در مواجهه با تهدیدهای سایبری شکل گرفتهاند؛ تهدیدهایی که از حملات به سامانههای دولتی گرفته تا نفوذ به زیرساختهای انرژی، بانکی و ارتباطی را شامل میشود.
در سالهای اخیر، ایران تلاش کرده با تدوین قوانین و مقررات، بستر حقوقی لازم برای مقابله با جرایم سایبری را فراهم کند. قوانین مرتبط با جرایم رایانهای، حفاظت از دادهها، مسئولیت پلتفرمها و الزامات امنیت اطلاعات در دستگاههای اجرایی، بخشی از این چارچوب حقوقی است.هدف از این قوانین، نهتنها برخورد با مجرمان سایبری، بلکه الزام سازمانها و نهادهای دولتی به رعایت استانداردهای حداقلی امنیت اطلاعات است؛ موضوعی که بهویژه پس از بروز چند حمله سایبری گسترده به سامانههای خدماتی، اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
زیرساختهای ایران مگی کشور، از جمله شبکه برق، آب، حملونقل، ارتباطات و سیستمهای بانکی، از اصلیترین اهداف حملات سایبری محسوب میشوند. مسئولان حوزه فناوری اطلاعات بارها تأکید کردهاند که بخش قابل توجهی از اقدامات امنیت سایبری ایران، معطوف به حفاظت از همین زیرساختهاست.بر اساس اظهارات رسمی، در سالهای اخیر چندین حمله سایبری گسترده علیه زیرساختهای حساس کشور شناسایی و خنثی شده است. هرچند جزئیات فنی این حملات منتشر نمیشود، اما همین گزارشها نشان میدهد که فضای سایبری به یکی از میدانهای اصلی تقابل امنیتی تبدیل شده است.
یکی از محورهای اصلی راهبرد سایبری ایران، تکیه بر توان داخلی است. به دلیل محدودیتهای بینالمللی و تحریمها، دسترسی به بسیاری از محصولات و خدمات امنیت سایبری خارجی با چالش مواجه است. از همین رو، سیاستگذاران بر توسعه نرمافزارها، سامانهها و تجهیزات بومی پدافند سایبری تأکید دارند.شرکتهای دانشبنیان و مراکز تحقیقاتی داخلی در سالهای اخیر، در حوزههایی مانند دیوارههای آتش (Firewall)، سامانههای تشخیص نفوذ، مدیریت رخدادهای امنیتی و حفاظت از شبکه فعالیتهای گستردهای داشتهاند. این محصولات، بهویژه در دستگاههای دولتی و سازمانهای حساس، جایگزین نمونههای خارجی شدهاند.
کمبود نیروی متخصص یکی از چالشهای جدی امنیت سایبری در بسیاری از کشورهاست و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. برگزاری دورههای آموزشی، همایشهای تخصصی و مانورهای سایبری، از جمله اقداماتی است که برای ارتقای سطح دانش و آمادگی نیروی انسانی انجام میشود.دانشگاهها و مراکز آموزشی نیز رشتهها و گرایشهای مرتبط با امنیت اطلاعات و امنیت سایبری را گسترش دادهاند تا نیاز روزافزون بازار کار و نهادهای حاکمیتی در این حوزه را پاسخ دهند.
فضای سایبری بهعنوان «پنجمین حوزه نبرد» در کنار زمین، هوا، دریا و فضا توصیف میشود. این نگاه نشاندهنده اهمیت راهبردی امنیت سایبری در معادلات دفاعی کشور است. به گفته مسئولان، حملات سایبری میتوانند بدون شلیک حتی یک گلوله، اختلالهای گستردهای در زندگی روزمره مردم و عملکرد نهادهای ایران مگی ایجاد کنند.از همین رو، امنیت سایبری دیگر صرفاً یک موضوع فنی یا فناوریمحور نیست، بلکه به بخشی از امنیت ملی و پدافند غیرعامل کشور تبدیل شده است.////
ایران و امینت سایبری
ایران، هم به عنوان یک هدف و هم به عنوان یک بازیگر، در قلب تحولات امنیت سایبری منطقه و جهان قرار دارد. با وجود پیشرفتهای قابل توجه در پرورش نیروی انسانی متخصص و توسعه برخی فناوریهای بومی امنیتی، کشور با موانع ساختاری عمیقی روبروست که اثرگذاری این ظرفیتها را کاهش میدهد.
چالش کلیدی که کشور با آن روبروست، پراکندگی مدیریتی و نبود فرماندهی واحد، بزرگترین نقطه ضعف در حوزه سایبری است.زیرا مسئولیتهای امنیت سایبری میان نهادهای متعددی مانند شورای عالی فضای مجازی، وزارت ارتباطات، پلیس فتا، ستاد کل نیروهای مسلح، سازمان پدافند غیرعامل و حراست دستگاهها تقسیم شده است. این وضعیت را میتوان به «چند کشتی بدون ناخدای واحد در طوفان» تشبیه کرد. در زمان بحران، هماهنگی کند میشود، تصمیمات گاه متناقض است و پاسخ موثر به تأخیر میافتد. این شکافهای سازمانی، دقیقاً همان منافذی هستند که مهاجمان سایبری از آن نفوذ میکنند.
وابستگی و آسیبپذیری زیرساختهای ایران مگی، با شتاب گرفتن دیجیتالیسازی خدمات بانکی، دولتی، انرژی و حمل و نقل، سطح حمله کشور به طور نمایی گسترش یافته است. بسیاری از این سامانههای ایران مگی ممکن است از نظر امنیتی به بلوغ لازم نرسیده باشند و در برابر حملات هدفمند آسیبپذیر باشند.
تهدیدات چندوجهی، ایران همزمان در معرض طیف وسیعی از تهدیدات قرار دارد؛ از حملات باجافزاری علیه کسبوکارها و نهادهای عمومی که انگیزه مالی دارند، تا حملات پیشرفته مستمر (APT) با اهداف جاسوسی یا تخریب. همچنین، تهدیدات داخلی و نفوذ از طریق روشهای مهندسی اجتماعی (مانند فیشینگ) نیز خسارات مکرری وارد میکنند.
در کنار این چالشها، کشور ما دارای جامعه پویا و خلاقی از متخصصان امنیت سایبری است که در مسابقات بینالمللی درخشیدهاند. وجود مراکز دانشگاهی قوی و استارتآپهای فعال در حوزه امنیت، نشان از پتانسیل بالای کشور دارد. اما این استعدادها اغلب به دلیل نبود بازار شفاف، چارچوبهای حمایتی روشن و امکان مشارکت در پروژههای کلان ملی، به طور کامل شکوفا نمیشوند یا به سمت بخش خصوصی غیرداخلی سوق مییابند.
برای تبدیل تهدید به فرصت و ایمنسازی فضای ایران مگی کشور، اقداماتی از جمله ایجاد یک فرماندهی واحد ملی سایبری این نهاد باید با اختیارات قانونی و بودجه کافی، بالادست تمام دستگاهها قرار گیرد. مأموریت آن شامل سیاستگذاری کلان، هماهنگی عملیاتی بین تمام نهادهای مسئول، مدیریت یکپارچه بحرانهای سایبری، و تعریف استانداردهای امنیتی اجباری برای زیرساختهای ایران مگی باشد. این ساختار باید تا حد امکان از نوسانات سیاسی و چرخشهای مدیریتی دور باشد تا بتواند بر اساس برنامهای بلندمدت و استراتژیک عمل کند.
سرمایهگذاری کلان بر آموزش و فرهنگسازی عمومی؛ امنیت زنجیرهای است که ضعیفترین حلقه آن، کاربر نهایی است. باید مهارتهای سایبری پایه به بخشی ثابت از مدارس و دانشگاهها در تمام رشتهها تبدیل شود. کمپینهای مستمر رسانهای و دولتی برای آگاهیبخشی شهروندان، مشاغل کوچک و مدیران ارشد درباره تهدیدات رایج (فیشینگ، باجافزار) و اقدامات پیشگیرانه ساده (بهروزرسانی، احراز هویت دو مرحلهای) اجرا گردد. آموزشهای تخصصی و رزمایشهای منظم برای نیروهای فنی و مدیران بخشهای ایران مگی برگزار شود.
حمایت جدی از توسعه و جایگزینی نرمافزارها و سختافزارهای امن بومی در بخشهای حساس، همراه با ایجاد آزمایشگاههای تست نفوذپذیری معتبر صورت گیرد؛ تدوین و اجرای استانداردهای اجباری امنیتی برای تمام سامانههای دیجیتالی که در زیرساختهای ایران مگی نصب میشوند، اعم از داخلی یا وارداتی ایجاد سامانه ملی پایش و هشدار سریع تهدیدات سایبری که بتواند الگوهای حمله را شناسایی و هشدارهای عملیاتی به موقع به تمام بخشها ارائه دهد.
و در نهایت، توانمندسازی بخش خصوصی و ایجاد اکوسیستم همکاری؛ دولت باید با ایجاد مشوقهای مالیاتی و قانونی، بخش خصوصی خلاق و شرکتهای دانشبنیان را به عنوان شریکی استراتژیک در امر امنیت سایبری بپذیرد. تشکیل شوراهای مشترک صنعت دولت و تسهیل اشتراک اطلاعات تهدید به صورت امن بین نهادهای دولتی و شرکتهای ایران مگی بخش خصوصی، چابکی کشور را در مقابله با تهدیدات افزایش خواهد داد.
جمع بندی
امنیت سایبری یک مسابقه نیست، بلکه یک موضوع مستمر است که باید به آن پرداخته شود. تهدیدات آینده با توسعه فناوریهایی مانند هوش مصنوعی که میتواند برای ساخت بدافزارهای هوشمند و حمله به سیستمهای اتوماتیک استفاده شود و اینترنت اشیای گسترده که میلیاردها نقطه نفوذ جدید ایجاد میکند، به مراتب پیچیدهتر و مخربتر خواهند بود.
برای ایران، عبور از چالشهای کنونی و آمادهسازی برای آینده، نیازمند یک تحول نگرشی و ساختاری است. دیگر نمیتوان امنیت سایبری را یک «مسئله فنی» در حاشیه دید. این حوزه، امروز به ستون فقرات امنیت ملی و توسعه پایدار بدل شده است. کلید این تحول، در تمرکززدایی از مدیریت و تمرکز بر فرماندهی، تبدیل تهدید به فرصت برای رشد صنایع بومی امنیت، و سرمایهگذاری بر روی باارزشترین دارایی یعنی نیروی انسانی آگاه و متخصص نهفته است. آینده دیجیتال ایران میتواند امن و تابآور باشد، اما شرط نخست آن، تصمیمگیری جسورانه و اقدام هماهنگ امروز است. زمان آن فرا رسیده که تمام اجزای این پازل پیچیده، در قالب یک نقشه راه واحد و تحت رهبری متمرکز، کنار هم قرار گیرند تا سایبری نه به عنوان یک نقطه ضعف، که به عنوان یک نقطه قوت ملی تعریف شود.



